داشتم تغییرات جدید قالب را راست‌وریس می‌کردم. روی انتخاب قالب جدید» کلیک کردم که یک 404 نه چندان کوچک، در دو تا چشمم زل زد و با پررویی نیشخند زد. از همان نیشخندِ شکلک معروف بلاگفا. آنجا بود که کسی در ذهنم خواند سی دخت هاجرو خودمو تو گل می‌پلُم / محض رضای دخترو خودمو تو گل می‌پلُم / لع ته لی تو لی تع لی تو / می‌بینُم از مو دوره / تو چشام،  خواب ندارُم / می‌کنه چادر به سر، همه‌ش از مو فراره». کسی نام شیرازیِ بیان را می‌داند؟ هر وقت بلاگفا یک آخ می‌گفت، تمام بدوبیراه‌ها روانه‌ی جناب شیرازی می‌شد. در بیان اما نمی‌دانستم باید یقه‌ی چه کسی را بگیرم، درنتیجه باز هم آقای شیرازی را مورد هدف قرار دادم. البته چیز خاصی نگفتم؛ فقط در ذهنم کمی چپ‌چپ نگاهش کردم و جوری که نشنود خودم را سرزنش می‌کردم که چرا بخشی از وجودم را لابه‌لای صفحات مجازی‌ای جا گذاشته‌ام که هر لحظه احتمال نیست‌ونابود شدنش وجود دارد. بلاگفا را با آن همه خاطراتش رها کردم و بساطم را در اینجا پهن کردم. بیان هم اگر چیزیش شود، باز بلاگفا؟ ابدا! برای اینجا هم اتفاقی بیفتد، کلا وبلاگ و وبلاگ‌نویسی را می‌گذارم جزء خاطرات دلنشین گذشته و از آن به بعد به دیوار نگاه می‌کنم. فکر نکنم لذتش به اندازه‌ی نوشتن در این صفحه باشد اما لااقل دلم قرص است تا زمانی که زله‌ی شدیدی رخ ندهد، دیوارم هست و جایی نمی‌رود. کاش تمام آنچه از دنیای اطراف می‌خواستم، در جهان و زندگی حقیقی‌ام بود و هیچ‌وقت دست به دامن دات کام‌ها و دات آی آرها نمی‌شدم. 


پ.ن: موند به دلم یه بار قالب عوض کنم و رنگ نوار منو، تو گوشی و لپ‌تاپ فرقی نداشته باشه :/

مادر پادشاه که بود و چه کرد؟

نرگس هم پاسخ می‌دهد و فلان و اینا.

به مهدکودک خاله نرگس خوش آمدید!

تو ,بلاگفا ,لی ,کسی ,هم ,قالب ,گل می‌پلُم ,کردم و ,تو گل ,خودمو تو ,در ذهنم

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

متین جعفری khodrobar سایت ترجمه99 گالری چشمسه epossoftware منِ آبی پاساژ اینترنتی ترافیک|فروش لوازم یدکی موتور سیکلت ابر کوچک زمینی salemB لباس فوتوز | Clothing Photos